شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد ابراهیم حاج بادام
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد ابراهیم حاج بادام »
وقتی سرگذشت محمدابراهیم را مرور میکنیم، باید بگوئیم: ای حسین جان! تا چنین فداکارانی در مکتب آزادهپرور تو وجود دارند، بیشک راهت ادامه خواهد داشت و پرچم سرخ کربلایت در جایجای جهان به اهتزاز در خواهد آمد. محمدابراهیم، اول بهمن سال 1341 در خانوادهای متدین و مذهبی در نیریز فارس چشم به جهان گشود. هنوز دوران کودکی را سپری نکرده بود ـ 5-4 سالگیـ دستهای گرم پدر به قضای الهی سرد شد و سردی و مشکلات را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد ابراهیم حاج بادام »
وقتی سرگذشت محمدابراهیم را مرور میکنیم، باید بگوئیم: ای حسین جان! تا چنین فداکارانی در مکتب آزادهپرور تو وجود دارند، بیشک راهت ادامه خواهد داشت و پرچم سرخ کربلایت در جایجای جهان به اهتزاز در خواهد آمد. محمدابراهیم، اول بهمن سال 1341 در خانوادهای متدین و مذهبی در نیریز فارس چشم به جهان گشود. هنوز دوران کودکی را سپری نکرده بود ـ 5-4 سالگیـ دستهای گرم پدر به قضای الهی سرد شد و سردی و مشکلات را در...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید بهرام ایازی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد بهرام ايازي »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون و من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی، عشقته و من عشقته، قتلته و من قتلته، فعلی دیته و من علی دیته، انا دیته. ( حدیث قدسی ) هر کس مرا طلب کند، خواهد یافت و هر کس مرا یابد، خواهد شناخت و هر کس که مرا شناسد، دوستدارم خواهد شد و هر کس دوستدارم شد، عاشقم خواهد شد و هر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد بهرام ايازي »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون و من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی، عشقته و من عشقته، قتلته و من قتلته، فعلی دیته و من علی دیته، انا دیته. ( حدیث قدسی ) هر کس مرا طلب کند، خواهد یافت و هر کس مرا یابد، خواهد شناخت و هر کس که مرا شناسد، دوستدارم خواهد شد و هر کس دوستدارم شد، عاشقم خواهد شد و هر...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا نگهداري »
بسم رب الشهداء و الصدیقین ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا، تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون. ( سوره فصلت، آیه 30 ) آنانکه گفتند محققاً پروردگار ما خدای یکتاست و بر این ایمان پایدار ماندند، فرشتگان رحمت بر آنها نازل شوند و مژده دهند که دیگر هیچ ترسی از وقایع آینده و حزن و اندوهی از گذشته خود ندارید که راحت ابدی شدید و شما را به همان بهشتی که...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا نگهداري »
بسم رب الشهداء و الصدیقین ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا، تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون. ( سوره فصلت، آیه 30 ) آنانکه گفتند محققاً پروردگار ما خدای یکتاست و بر این ایمان پایدار ماندند، فرشتگان رحمت بر آنها نازل شوند و مژده دهند که دیگر هیچ ترسی از وقایع آینده و حزن و اندوهی از گذشته خود ندارید که راحت ابدی شدید و شما را به همان بهشتی که...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید علی اکبر سرافراز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد علي اکبر سرافراز »
بسمالله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید آنان که درراه خدا کشته شدند، مردهاند؛ بلکه آنها زندهاند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند. شب جمعه است، شب رحمت خداوند بر بندگانش، آنهم نزدیک ماه رجب، یعنی ماه مولا علی (ع). خدایا! تو را به عظمت این شب قسم میدهم. خدایا! تو را به بزرگی این ماه و به آبروی علی (ع) قسمت میدهم که در این موقع حساس و مقدس، گناهان مرا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد علي اکبر سرافراز »
بسمالله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید آنان که درراه خدا کشته شدند، مردهاند؛ بلکه آنها زندهاند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند. شب جمعه است، شب رحمت خداوند بر بندگانش، آنهم نزدیک ماه رجب، یعنی ماه مولا علی (ع). خدایا! تو را به عظمت این شب قسم میدهم. خدایا! تو را به بزرگی این ماه و به آبروی علی (ع) قسمت میدهم که در این موقع حساس و مقدس، گناهان مرا...
بمباران در جفیر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
آقای سعید محمدزاده از رزمندگان حاضر در این عملیات میگوید:(5-MOHAMMADZADE-12) قبل از اینکه به مرحله عملیاتی جفیر وارد شویم، چند ماهی را در پایگاه پنجم شکاری امیدیه، مستقر بودیم. بچهها در این مدت آموزشهای خوبی دیده و توان لازم را کسب کرده بودند. خصوصا" اینکه از لحاظ معنوی به خودشان رسیده بودند و توان روحی و معنوی بسیار بالایی داشتند. امّا پس از آنکه از امیدیه به منطقه جفیر عازم شدیم متأسفانه گردان توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد. بعد...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
آقای سعید محمدزاده از رزمندگان حاضر در این عملیات میگوید:(5-MOHAMMADZADE-12) قبل از اینکه به مرحله عملیاتی جفیر وارد شویم، چند ماهی را در پایگاه پنجم شکاری امیدیه، مستقر بودیم. بچهها در این مدت آموزشهای خوبی دیده و توان لازم را کسب کرده بودند. خصوصا" اینکه از لحاظ معنوی به خودشان رسیده بودند و توان روحی و معنوی بسیار بالایی داشتند. امّا پس از آنکه از امیدیه به منطقه جفیر عازم شدیم متأسفانه گردان توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد. بعد...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید ادهم توکل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد ادهم توکل »
بسمالله الرحمن الرحیم ومالکم لا تقاتلون فی سبیلالله المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان. الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا (سوره نساء، آیه ۷۵) بنام خدایی که هرکه را میخواهد عزیز میکند و هر که را بخواهد خوار و ذلیل میگرداند. بار خدایا! هماکنون که وصیتنامه مینویسم، تو خود میدانی که آمادهام و مرا نیز خود به اینجا کشاندهای. پس ای خدای کریم! اگر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد ادهم توکل »
بسمالله الرحمن الرحیم ومالکم لا تقاتلون فی سبیلالله المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان. الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا (سوره نساء، آیه ۷۵) بنام خدایی که هرکه را میخواهد عزیز میکند و هر که را بخواهد خوار و ذلیل میگرداند. بار خدایا! هماکنون که وصیتنامه مینویسم، تو خود میدانی که آمادهام و مرا نیز خود به اینجا کشاندهای. پس ای خدای کریم! اگر...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید فریدون بیدارمغز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آن روز وقتی همچون کبوتری سپید به کرانه آسمان پر کشیدی، همسرت چه صبورانه اشک میریخت و یادگارانت را با یاد تو مأنوس میکرد، تو رفتی و فرزندانت، این سروهای تازه و شاداب قد کشیدند و تنها نگاه تو در این مدت است که از پشت قاب بر زندگی سایه میافکند و فضای خانه را عطرآگین میکند. فریدون، ۱۳۴۱/۱/۱ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مسلمان چشم به جهان گشود و دوران کودکی را در دامان مادری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آن روز وقتی همچون کبوتری سپید به کرانه آسمان پر کشیدی، همسرت چه صبورانه اشک میریخت و یادگارانت را با یاد تو مأنوس میکرد، تو رفتی و فرزندانت، این سروهای تازه و شاداب قد کشیدند و تنها نگاه تو در این مدت است که از پشت قاب بر زندگی سایه میافکند و فضای خانه را عطرآگین میکند. فریدون، ۱۳۴۱/۱/۱ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مسلمان چشم به جهان گشود و دوران کودکی را در دامان مادری...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید حسین اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان الله لهم الجنه، یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التوراه و الانجیل و القرآن و من او فی به عهده من الله، فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. 1 خدا مال و جان اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها در راه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان الله لهم الجنه، یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التوراه و الانجیل و القرآن و من او فی به عهده من الله، فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. 1 خدا مال و جان اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها در راه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید عباسعلی محمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
مگر میشود رفت؟ مگر میشود بیتفاوت گذشت از کوچه یاد پرستوهای مهاجر؟ آنجا که پر است از جوی خاطرههای بهیادماندنی. چگونه میشود نگاه نکرد و رفت؟ باید قصه آنها را با زبان سرود و با قلم به نگارش درآورد و بر صفحه دل ترسیم کرد. باید گفت هر آنچه را که در سینه است تا ماندنی شود و به یادگار بماند برای نسل آینده. تا بدانند و آگاه شوند که چهسان این انقلاب به دست آمد و چگونه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
مگر میشود رفت؟ مگر میشود بیتفاوت گذشت از کوچه یاد پرستوهای مهاجر؟ آنجا که پر است از جوی خاطرههای بهیادماندنی. چگونه میشود نگاه نکرد و رفت؟ باید قصه آنها را با زبان سرود و با قلم به نگارش درآورد و بر صفحه دل ترسیم کرد. باید گفت هر آنچه را که در سینه است تا ماندنی شود و به یادگار بماند برای نسل آینده. تا بدانند و آگاه شوند که چهسان این انقلاب به دست آمد و چگونه...
زندگینامه آزاده حسن توده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
برادر حسن توده فرزند رضا، در تاریخ یکم آذرماه سال1345 در روستای مشکان نیریز در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. دوران ابتدائی را در دبستان ششم بهمن روستای مشکان با موفقیت گذراند. سپس وارد مدرسه راهنمائی ابوریحان شده و تا دوم راهنمائی تحصیل کرد. به دلائل مختلف از جمله مشکلات مالی و تحصیلی درس را رها کرده و برای کمک به تأمین معاش خانواده در کنار برادرانش به کشاورزی پرداخت. در محیط خانواده روستائی، اخلاقی پسندیده...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
برادر حسن توده فرزند رضا، در تاریخ یکم آذرماه سال1345 در روستای مشکان نیریز در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. دوران ابتدائی را در دبستان ششم بهمن روستای مشکان با موفقیت گذراند. سپس وارد مدرسه راهنمائی ابوریحان شده و تا دوم راهنمائی تحصیل کرد. به دلائل مختلف از جمله مشکلات مالی و تحصیلی درس را رها کرده و برای کمک به تأمین معاش خانواده در کنار برادرانش به کشاورزی پرداخت. در محیط خانواده روستائی، اخلاقی پسندیده...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34
35
36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 بعدي